دهکده ی جهانی
در روزهای آغازین اردیبهشت ماه، طومارهای معلمین در حمایت از طرح باشگاه مهرگان بیشتر و بیشتر میشد که از جمله میتوان به طومار حمایت کلیه آموزگاران مشهد، دامغان، رشت، کرند، بابل، مراغه، برازجان، گرمسار، شهسوار، نیریز و… اشاره کرد. در جلسه روز یکشنبه دهم اردیبهشت ماه سال 1340 مجلس بود که جهانشاه صالح وزیر فرهنگ لایحه «اشل حقوقی جدید فرهنگیان» را تقدیم مجلس شورای ملی کرد. به موجب این لایحه که دارای جدول حقوقی بسیار مفصلی بود، حداکثر حقوق آموزگاران 1060 تومان و حقوق دبیران 1450 تومان پیشبینی شده بود. این لایحه دارای جدول حقوقی و بسیار مفصل بود. انتشار خبر بردن لایحه به مجلس، واکنش معلمان به خصوص دبیران دبیرستانها را برانگیخت. تعدادی از معلمان شهر تهران به دعوت باشگاه مهرگان که ریاست آن با محمد درخشش بود، برای اعتراض به لایحه اشل حقوقی از صبح روز سهشنبه 12 اردیبهشت با اعلام اعتصاب، کلیه مدارس تهران را تعطیل کردند و از اوایل صبح دسته دسته به میدان بهارستان رفته و جلوی مجلس جمع شدند و جمعیت هر لحظه افزوده میشد. روزنامه اطلاعات حوادث این روز را چنین گزارش کرد: «ساعت 8:30 معلمین به میدان بهارستان رسیدند و چون جلوی خیابان اکباتان قبلا توسط ماموران انتظامی بسته شد، در خیابان شاه?آباد و اول بهارستان بر روی زمین نشستند. رفته رفته با تحریک نیروی شهربانی درگیری معلمان با پلیس آغاز شد و ماموران از ماشین آبپاش برای متفرق کردن استفاده کردند، اما معلمان علی?رغم اینکه خیس شده بودند از جای خود بلند نمیشدند... پس از مدتی اولین برخورد صورت گرفت. عدهای به طرف ماشینها رفتند تا سر لوله ?های آب را به سمت دیگر بازگردانند. دقایقی بعد معلمان با پیکر خونین سه معلم روبرو شدند. دو نفر توسط چاقو زخمی شده بودند و یک نفر از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. سرگرد شهرستانی، رییس کلانتری با اسلحه? کمری خود به سر معلمی به نام خانعلی شلیک کرده بود. ابوالحسن خانعلی، اهل روستای کن تهران، مجرد و دبیر فلسفه و عربی دبیرستان جامی در غرب تهران بود. خانعلی با مدرک لیسانس معقول و منقول در سال 1335 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. هنگام شهادت علاوه بر شغل معلمی دانشجوی دوره دکترای فلسفه دانشگاه تهران بود. خانعلی گرایش سیاسی معینی نداشت و در تظاهرات میدان بهارستان هم نقش رهبر، سخنران یا سخنگو نداشت. او معلمی بود که مانند هزاران تن دیگر برای دفاع از حقوق صنفی خود در یک اجتماع صنفی شرکت کرده بود. قرار بود هیاتی از معلمان با رییس مجلس ملاقات کنند اما سیر حوادث به گونه دیگری رقم خورد. بعد از تیراندازی رییس کلانتری 2 میدان بهارستان به سوی معلمان، اوضاع متشنج شد. معلمان فریاد میزدند و علیه دولت و نخستوزیر شعار میدادند. ماموران پلیس تیر هوایی شلیک میکردند و با باتوم معلمان را میزدند. صدای تیراندازی و شعارهای معلمان در صحن علنی مجلس شنیده میشد. مجلس در حال بررسی لایحه اشل حقوق معلمان بود که یکی از نمایندگان مخالف از جای خود برخاست و خطاب به رییس مجلس گفت: در بیرون معلمان را میکشند و ما اینجا لایحه حقوق معلمان را بررسی میکنیم و با پایان سخن او جلسه مجلس متشنج شد.» پیکر خانعلی بر روی دست معلمان با شعار «کشتند یک معلم را» به بیمارستان بازرگانان منتقل شد. اقدامات پزشکان موثر واقع نشد و وی جان باخت. موج اعتراضات و انزجار از این حادثه سراسر کشور را فرا گرفت و مدارس تعطیل شد. روز چهارشنبه 13 اردیبهشت، جسد خانعلی از بیمارستان بازرگانان به مسجدی در خیابان اسکندری منتقل شد. هزاران معلم در خیابان اسکندری تجمع کردند. تابوت معلم شهید بر دوش جمعیت از مسیر خیابان شاه (جمهوری) به سمت میدان بهارستان توسط هزاران معلم و دانشجو و قشرهای دیگر مردم تشییع شد. معلمان اشک میریختند و با فریاد خواستار استعفای شریف امامی و محاکمه قاتلان خانعلی بودند. گزارش این راهپیمایی و اعتصاب نامحدود معلمان در مطبوعات منعکس شد. مردم به هیجان آمدند، احزاب سیاسی، گروههای صنفی و سندیکاهای کارگری با صدور اطلاعیه حمایت خود را از معلمان اعلام کردند. تهران بعد از کودتای 28 مرداد چنین راهپیمایی باشکوهی ندیده بود. جمعیت سوگوار تابوت را در میدان بهارستان بر زمین گذاشتند. ساعتی بعد پیکر بیجان خانعلی با آمبولانس به گورستان ابنبابویه در شهر ری منتقل و به خاک سپرده شد. روزهای بعد دهها مجلس یادبود در مساجد تهران و شهرستانها به یاد وی برگزار شد. خواسته?های معلمان دیگر تنها اضافه حقوق نبود. آنان علاوه بر مطالبه حقوقشان، خواستار برکناری دولت، تعقیب قاتل خانعلی و عذرخواهی از معلمان بودند. تظاهرات معلمان و کشته شدن خانعلی فضای سیاسی ایران را از رکود خارج کرد. شاه دست به دامان علی امینی سیاستمدار با سابقهای شد که به اصلاحطلبی شهره بود و در عین حال ضد کمونیست بود. در روز 15 اردیبهشتماه، شریف امامی در حالی که برخی نمایندگان مجلس درصدد استیضاح او بودند به حالت قهر مجلس را ترک کرد و بعدازظهر همان روز استعفانامه خود را به دربار فرستاد. شاه با استعفای او موافقت کرد و فردای آن روز علی امینی را مامور تشکیل کابینه کرد. در مدت اعتصاب معلمان فضای بسته جامعه به سرعت متحول و دوره جدیدی از حیات سیاسی ایرانیان آغاز شد. در اجتماع بزرگ معلمان در 18 اردیبهشت ماه، معلمان با صدور قطعنامهای روز 12 اردیبهشتماه را به یادبود اعتصاب موفقیتآمیز معلمان و شهادت معلم شهید مرحوم خانعلی «روز معلم» اعلام کردند و مقرر شد که در این روز همه ساله کلیه مدارس و مؤسسات فرهنگی در سراسر کشور تعطیل شوند و مراسم خاصی توسط معلمان اجرا شود. باشگاه مهرگان از چنان اعتباری برخوردار شد که علی امینی روز 19 اردیبهشت در جمع معلمان اعتصابی حاضر شد و خواستار پایان اعتصاب شد. عصر همان روز، روزنامه اطلاعات از قول امینی چنین نوشت: «وضع کشور اسفناک است. اگر همه چیز را بگویم تولید وحشت و اضطراب میکند. قول شرف میدهم که برای ترمیم حقوق معلمین اقدام کنم، ولی به من مهلت و فرصت دهید. با افزایش حقوق مخالف نیستم ولی اگر بدون مطالعه اقدام شود، دور تسلسل به جایی دیگر میرسد که سقوط حتمی است.» علی امینی به دلجویی از معلمان پرداخت، سرگرد ناصر شهرستانی را از کار برکنار و پرونده او را برای رسیدگی به دادگاه فرستاد و باب گفتوگو با باشگاه مهرگان گشوده شد. محمد درخشش پذیرش هر پیشنهادی را موکول به طرح و تصویب در مجمع عمومی معلمان کرد و مجمع عمومی معلمان، هزاران معلمی بودند که هر روز در باشگاه و بیرون باشگاه اجتماع میکردند. روز 19 اردیبهشت برای معلمان روزی فراموش?نشدنی بود. معلمان یکصدا با پیشنهاد نخستوزیر مخالفت کردند و خواستار تصویب طرح باشگاه مهرگان برای ترمیم حقوق معلمان شدند و اعلام کردند که هیچ کس را به جز محمد درخشش به عنوان وزیر فرهنگ قبول نمیکنند. امینی چارهای جز قبول پیشنهادهای معلمان نداشت. به این ترتیب روز بعد جدول حقوقی جدید معلمان به تصویب هیات دولت رسید. کیهان چنین نوشت: «حقوق معلمین برابر حقوق مهندسین شد. به احتمال زیاد اعتصاب معلمین پایان مییابد و مدارس تا هفته آینده باز میشود. بر این اساس حداقل حقوق کمک آموزگاران و آموزگاران 500 و دبیران 600 تومان و حداکثر حقوق از 1050 تومان تا 2220 تومان برای دبیران اعلام شده است.» این چنین بود که در روز 23 اردیبهشت معلمان به اعتصاب 11 روزه خود پایان دادند. در این بیانیه آمده بود: «همکاران گرامی، دبیران، آموزگاران و فرهنگیان ایران! شما در مبارزه خود برای تامین حقوق صنفی خود پیروز شدید. اکنون نوبت کار و کوشش صمیمانه در راه سعادت دانشآموزان فرا رسیده است... درود به روان جاویدان برادر شهید و ناکام ما خانعلی که با خون خود افتخار جاودانی برای طبقه معلم و جنبش آزادی برای ملت ایران تامین کرد. درود بر ملت حق?شناس و دلاور که مربیان و فرزندان خود را در تنگنای حوادث تنها نگذاشت. درود بر دانشجویان عزیز که به احترام علم و به خاطر حق و عدالت به یاری مربیان سابق خود شتافتند. درود بر دانشآموزان حق?شناس و مهربان که با پشتیبانی معصومانه خویش پیوند دیرین و جاودانی میان معلم و شاگرد را استوار ساختند...»
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |